قربون قلب کوچولوت
امروز نوبت سونو داشتم زودی مرخصی ساعتی گرفتم و رفتم سونوگرافی دکتر صافی اونجا یه خورده نشستم تا نوبتم شد وقتی رفتم داخل اتاق و دراز کشیدم کلی سوال تو ذهنم بود که از خانم دکتر بپرسم ولی وقتی شرو به کار کرد همش یادم رفت فقط حواسم به قلبت بود و بس تصویر رو برام بزرگ کرد قربونش خیلی تند می زد بعدازظهرم رفتم مطلب خانم دکتر عکس رو نگاه کرد و گفت خیلی خوبه از اونجا که اومدم بیرون برای اولین بار رفتم فروشگاه شازده کوچولو و یه بلوز وشلوار خوشگل برات خریدم وقتی رفتم خونه یه یند رخت خوشگل تو اتاقت زدم و لباسات رو آویزون کردم شب که بابایی اومد قیافش دیدنی بود
نویسنده :
مامانی
8:54